
– من چند سالی هست که تلویزیون نمیبینم، به دور از دور بودن از اخبار و چنین چیزهایی اصلا بنظرم مسخرست با وجود اینترنت و این حجم از محتوا هنوز درگیر تلویزیون باشیم و صرفا یسری برنامهی از پیش تعیین شدهی بدون محتوا رو ببینیم و سرگرم بشیم تا به محتوای دلخواه برسیم. این روزها اینقدر محتوا هست که بنظرم دیگه بحث تفکیک محتوای با ارزش و بی ارزش نیست و حتی باید بین محتواهای دسته اول هم انتخاب داشته باشیم! بگذریم.
– برنامهی عصر جدید که از شبکهی سه سیما پخش میشد تو مهمونیها، شبکههای اجتماعی و تلویزیون خونه بهش برخوردم و چند قسمتی رو دیدم اینجا بحث نقد و انتقاد از اون نیست و صرفا یه موردی هست که هنوز یادمه که سید بشیر حسینی به یکی از شرکت کنندگان که اگه اشتباه نکنم موسیقی شجریان رو به زیبایی هر چه تمام با چشم بسته خونده بود رای منفی داده بود و استدلالش بر این پایه بود که اگه انسان رو یه بستهی کامل در نظر بگیریم تخصص، مهارتهای ارتباطی، زبان بدن و … باید باشه و ارتباط چشمی برای خواننده باید باشه. بگذریم.
– من تو زندگیم الگوی خاصی نداشتم چرا که الگو بیشتر به معنای تقلید سبک رفتاری، زندگی، کاری و … اون فرد هست چرا این رو میگم؟ یه خطای شناختی جالب هست به اسم اثر هالهای به این صورت هست که یک ویژگی مثبت یا منفی فرد رو به ویژگیهای دیگهش تعمیم میدیم. مثلا شخصی زیباست احتمالا خوش صدا هم هست یا اگه شخصی کارتون خوابه احتمالا مهارت و تحصیل خاصی هم نداره. چرا اینطور فکر میکنیم؟ خودمم نمیدونم اما مغز اینطوره که پیشاپیش قضاوت میکنه. شخص موفق زندگی خوبی داره، شخص گیمر درسش خوب نیست، شخصی که درسش خوبه انضباطش هم احتمالا خوبه و چنین چیزهایی. وقتی ما شخصی رو الگو قرار میدیم معمولا اون رو انسان کاملی میبینیم که تو هر زمینهای خوبه و چنین فردی وجود نداره و صرفا تصور ماست استیو جابز شخص موفق و بشدت تاثیرگذاری بودی اما زندگی شخصی درستی نداشته و وقتی ما استیوجابز رو الگو قرار میدیم در اصل شخص استیوجابز رو الگو قرار نباید بدیم و بابت مهارت ارائه و روحیهی جسورانه و نوآورانهش هست که به اون علاقهمندیم و این دو ویژگی از اون هست و کپی برداری و الگو گرفتن از دو ویژگی رو بنظرم نمیشه گفت الگو. الگو مثل این هست که کجای زندگی کم آوردی و اگه اون شخص جای تو بود چه میکرد؟ استیوجابز وقتی تعادل بین خانواده و مدیریت رو نتونست حفظ کنه، زمان کمتری رو صرف دیدن دخترش میکرد چنین فردی الگوی مناسبی برای من نیست.
– برخلاف بچههای کامپیوتری من علاقهی چندانی به استیوجابز و بیل گیتس نداشتم و بین این اشخاص به ایلان ماسک ارادت خاصی داشتم و وقتی زندگی نامش رو خوندم این علاقه تشدید شد و الانم عکس ایشون روی دیوار اتاقم هست اما خب نمیشه گفت الگو اما شخصی هست که اگه نسخهی الگوی غیر وطنی رو ازم بپرسید اسمش رو میگم. این آقا فعالیتهای جالبی داره توی بلاگ قبلی یه پستی راجبش نوشته بودم که عنوانش «چرخ رو دوباره اختراع کن!» بود ایلان ماسک وقتی میبینه چرخ قبلی هزینهی زیادی داره و میشه نسخهی بهینه تری ازش رو ساخت شروع به ساختن از صفر میکنه، پراکنده بودنش رو دوست دارم اومد ایکس دات کام که برای پرداخت الکترونیک بود رو تاسیس کرد و با رقابت و درگیریهای شدیدی که با پیترثیل ـ نویسندهی کتاب از صفر به یک ـ داشت با پی پل ادغام شد بعد تسلا که روی ماشینهای برقی کار میکنه میخواد این صنعت رو متحول کنه، اسپیس ایکس که از تاپترین شرکتهای هوا و فضاییه که میخواد سفر انسان به خارج از زمین رو محقق کنه، با سولار سیتی که تو زمینهی انرژی خورشیدی هست همکاری میکنه، از اون طرف میاد سراغ هایپرلوپ که نسل جدید حمل و نقل میتونه باشه، الانم با پروژهی استارلینک زده تو کار اینترنت ماهوارهای! و هدفش هم سفر انسان به فراتر از زمین و تسخیر فضا هست.


– دیشب فالکون ۹ اسپیس ایکس با همکاری ناسا با دو فضانورد به ایستگاه فضایی فرستاده شده، این کار موفقیت بزرگی بود چرا که یه شرکت شخصی به اسم اسپیس ایکس که آقای ماسک راه اندازی کرده این کار رو کرده بود، چیزی که چندین سال درگیرش بود و میلیونها دلار رو از دست داده تا این اتفاق بیوفته و موشک درست پرواز کنه و درست فرود بیاد. سال پیش هم ۶۰ ماهوارهی استارلینک رو برای اینترنت جهانی پر سرعت با فالکون ۹ فرستاد و این روزها هر جایی رو میبینید خبری از ایلان ماسک و کارهاش هست. اثر مرکب جزو اولین کتابهایی بود که خونده بودم یادم هست یحالتی از روی اون رونویسی کرده بودم، یادم هست تو اواخر یه فصلی راجب تکانش بود هر چند ایلان ماسک و شرکتهاش خیلی وقته به این تکانش رسیدن اما بنظرم اسپیس ایکس از این به بعد با بلند پروازیهای ایلان ماسک اتفاقات جالبی رو رقم میزنه، بعد از بیست سال فعالیت ماسک الان زمان تکانشه.

– دیروز فصل اول سریال صد رو تموم کردم و همچنان بنظرم سریال تینیجری هستش ـ منم تینیجرم؟ ـ اما ایدهی جالبی داره، جنگ و بمب اتم کار خودش رو میکنه و زمین غیرقابل سکونت هست چند هزار انسان بازمانده به ایستگاه فضایی میرن و اونجا دور هم جمع هستن و بعد از سه نسل یا ۱۰۰ سال (دقیق یادم نیست) بابت کمبود اکسیژن مجبور به بازگشت به زمین میشن و اما مثل اینکه میزبانهایی آمادهی نبرد روی زمین هست. این روزها ماهوارهها و شرکتهای فضایی انگار اتفاقات توی فیلم رو در حال شبیه سازی کردن هستند، با مرور تاریخ و خیال پردازی آینده بنظرم توی بهترین زمان ممکن تاریخ هستیم که تا ۵۰ سال آینده اتفاقات عجیبی رخ میده! امیدوارم آینده در توانم باشه که نقشی هر چند کوچیک برای این اتفاقات و سفرهای فضایی داشته باشم یا حداقل برای دیدنشون زنده باشم..
لینکها:
- زندگینامهی ایلان ماسک
- اطلاعات بیشتر درباره خطای شناختی اثر هالهای در متمم و سوسیومایند
- درباره سریال صد
- رمان صد رو هم فیدیبو داره: جلد اول، جلد دوم، جلد سوم
- ویدئوی پرتاب رو هم میتونید از یوتیوب ببینید دیشب بصورت لایو در حال پخش بود :))
- کتاب صفر به یک در نشر نوین / ترجمه آنلاین و رایگان علی بهزاد نژاد (وبسایت مترجم)
صابر محمودی
۱۳۹۹/۰۳/۱۱ - ۱۱:۳۶ ب٫ظبه نظرم این ایلان ماکس و این آدما تفاوت خاصی ندارن.یه پولی داشتن اووردن زدن تو یه کاری گرفته ورگنه خودروهای برقی ۲ نفره ۱۰ سال پیش تو ژاپن داشتن کار میکردن.بزن تو گوگل میبینی.زندگی نامش یکم خوندم از این شاخه به اون شاخه پریده.چندوقت پیش خوندم که اعتراض کرده به اینکه کارخونش تعطیل شده تو امریکا و باید کارگرا برگردن سر کار وگرنه کارخونه مو میبرم جای دیگه.یه نفرم مثل بیل گیتس ۱ میلیارد دلار کمک میکنه به درمان کرونا.
سریال صدم دیدم جالب نبود.سریال مستر روبوت خوب بود پیشنهاد میکنم ببینی.
مهدی درویشی
۱۳۹۹/۰۳/۲۷ - ۸:۲۷ ب٫ظتفاوت؟ نه تفاوت خاصی نیست.. ولی یه پولی داشتن و زدن تو یه کاری گرفته؟ :)))) کیدینگ می؟ :))
تسلا ۲۰۰۳ تاسیس شده و یعنی ۱۷ سال پیش شروع کردن و طبیعیه ۷ سال بعدش مابقی شرکتها هم شروع کنن.. کلا حرف از برتر بودن کسی نیست. میخواستم بگم زندگی نامهش رو بخونی حل میشه ولی خب مثل اینکه یکم خوندی و یکم خوندن بدتر از نخوندنه بعضی وقتا. این شاخه به اون شاخه پریده و تو همشون هم موفق بوده! نمیشه این رو چیز بدی در نظر گرفت و کلا این شاخه به اون شاخه چیز بدی نیست و فقط یه پیشفرض ذهنی بدی ازش هست، اکثر افراد تاثیرگذار روی چندین حوزه فعالیت میکردن همین دانشمندانی که میشناسیم.
دست بیل جان هم درد نکنه، ایلان ماسک نوشته بود کرونا ویروس ایز دامپ :)))
تو همین پست راجب الگو نوشتم و گفتم قرار نیست از کل یه فرد الگو بگیریم و این رو نمیپسندم
مستر ربات رو همون زمان که اومده بود چند قسمت دیدم ولی خوشم نیومده بود احتمالا الان ببینم خوشم میاد، مرسی بابت پیشنهادش
تولید محتوا برای سایت
۱۳۹۹/۰۵/۰۱ - ۴:۳۷ ق٫ظخیلی خیلی مقاله ارزشمند
هست. مرسی از شما
مهدی درویشی
۱۳۹۹/۰۵/۰۲ - ۲:۰۸ ب٫ظممنونم از زمانی که بابت مطالعه گذاشتید :))