
چند وقتی هست منتظر شروع سال جدید هستم، اگه راستش رو بخواید خیلی وقته. شاید علت این خواستهی من رو بشه تو گزارش نود و هشت فهمید بهونهی شروع سال جدید شاید بتونه کمک کنه تا مسیر جدیدی رو پیش بگیرم.
چیزی که در ادامه میخونید هدفها، انگیزهها و انتظارات من از خودم تو سال نود و نه هست.
طبق رسم دو سال گذشته برای سال جدید هم نامگذاری میکنم و این یکی نامگذاری یکی از بهترین لذتهای من برای سال نو هست احتمالا جزو سنتهای هر سالهی من قرار میگیره که در تمام سال در مسیر بودن رو برام یادآوری میکنه. نامگذاری سال جدید کمی برام سخت شده دلیلشم کادویی هست که برای پاس کردن امتحانات ترم دو گرفتم. اکانت یکماهه پرمیوم سایت متمم بابت فایل صوتی نقطهی شروع. محمدرضا شعبانعلی تو فایل صوتی نقطهی شروع گفته بود بعضی اهداف با هم در تضادند به فرض ما هم میخوایم سال پر از دستاورد داشته باشیم و در کنارش یه زندگی با آرامش میخوایم وقتی جرئت نداریم انتخاب کنیم بین گزینهها هر دو رو انتخاب میکنیم و تصویری که از هر دو داریم به واقعیت تبدیل نمیشه و اینجاست شکست اتفاق میوفته و رضایت آخر سال؟ از بازدهی کمپینهای تبلیغاتی استارتاپها هم کمتره.
و با تمام تفاسیر نامگذاری سال جدید به سادگی سالهای قبل نیست و سعی میکنم تعادل رو برقرار کنم تا فقط یک اسم رو برای سال جدید یدک نکشم و اسم امسال رو «Overlearning, Be Developer» که ترجمه فارسی درستی ازش ندارم شاید «فرایادگیری و توسعه دهنده شدن» مناسب باشه، میذارم 🙂
اورلرنینگ
معمولا overها چیز مثبتی نیستند، اوردوز، اورفلو، اورثینکینگ و .. اما یه مفهوم قدرت مانندی برای من داره و بابت همین از اون استفاده میکنم. این چند سال از پراکنده بودن خسته شدم و همیشه درگیر انتخاب بودم، انتخاب بین خرگوشهایی که نقش حوزههای مورد علاقهام رو بازی میکنند و آخر یا زیر درختی نظارهگر خرگوشهایی که از خط عمرم گذر میکنن بودم و یا دنبال دو یا چند خرگوش میدوییدم تا از پا در بیام. امسال بیخیال انتخاب میشم و سعی میکنم خرگوشهایی که دوست دارم رو دنبال کنم و اینکه از دویدن خسته میشم ناراحت نباشم. چرا که درگیر مبارزه با خرگوشمادر هستم و قرار نیست اون فرار کنه یا من توان دویدن نداشته باشم و باید به مبارزه ادامه بدیم. و این انتخاب رو شاید استراتژی T بتونه شفافتر کنه (دانش تخصصی در یک حوزه و دانش سطحی درباره مابقی حوزه های مورد علاقه)
اورلرنینگ لذت بردن از یادگیری حوزههایی هست که دوست دارم دربارشون بیشتر جستجو کنم که میشه اصلیترینهارو هوش مصنوعی و رباتیک، الکترونیک، کسب و کار، مهارتهای فردی و روانشناسی و شاید یه کوچولو هم فلسفه دونست.
بی دولوپر
جزو بزرگترین اهداف سال نود و نه مبارزه با خرگوشمادری که بالا گفتم هست خرگوشمادر شاغل شدن (به معنای کسب درآمد) در حوزهی برنامهنویسی اندروید هست که تو سال نود و هشت با دورهی متخصص اندروید آکادمی سون لرن و اگه قبلتر بریم با دورههای سایت آنکوایکس استارت خورد. نیازمندی به کسب درآمد برای من جنسش صرفا طمع پول درآوردن و نیاز به بقا نیست و بیشتر روشی برای رسیدن و جستجویِ بدون دغدغه دربارهیِ چیزهای مختلفی که دوست دارم هست. سال جدید سعی میکنم در شرکتی مشغول بشم تا بتونم انتخابها و رویاهای دراز مدتم رو بخاطر دغدغه و ترس از درآمد و آینده فدا نکنم.
دیگر چیزها
طبق هر سال برنامهی یادگیری زبان، ورزش، خواندن کتاب و نوشتن هم هست، و اگه بتونم و فرصت داشته باشم طراحی با سیاه قلم رو کمی ادامه میدم، وبلاگی که الان در حال ساختش هستم بیشتر نوشته به اشتراک گذاشته میشه، شایدم بعد این همه مدت بازم باشگاه برم، یکی از بهترین لذتهای امسال خرید چیزهایی که برای سبک زندگی فریلنسری نیاز دارم و چیزهایی که دوست دارم در ازای کار کردن هست، در هر صورت لبخند رضایت درونی آخر سال بر همهی اولویتهای عددی مقدم هست که شاید مفهوم زندگی در همون باشه. رگنار وار برای کشف سرزمینهای غربی با کشتی وارد سال جدید میشم 🙂
وحید گروسی
۱۳۹۹/۰۱/۰۸ - ۳:۳۸ ق٫ظسلام مهدی، این نوشهی یه مهدی دیگه ای.
امیدوارم سال خوبی رو داشته باشی
مهدی درویشی
۱۳۹۹/۰۱/۱۲ - ۱۲:۱۸ ب٫ظسلام وحید
مهدیِ دیگه! چند وقت پیش توی گوگل کیپ یچیزی راجبش نوشتم که دقیقا راجب همین یه مهدی دیگه بودن هست، داشتم فکر میکردم من تو زمان زندگی مهدی میمونم؟ نتیجههای باحالی داشت یه موضوع نوشتنم رو مشخص کردی مرسی :))
امیدوارم امسال سال بهتری برای همه افرادی باشه که قبل از ۱۴۰۰ دنیا اومدن و قراره قرن جدید رو ببین
شهلا صفائی
۱۳۹۹/۰۱/۰۹ - ۲:۱۴ ق٫ظخیلی جالبه. من الان خوندمت. درست شبی که مطلب «توجه من کجاها خرج میشه؟» رو منتشر کردم و توی اون از برنامه این روزهام گفتم. فکر میکنم از وقتی نشونه رو با تو جدی گرفتم، هی بیشتر هم میشه! و من سرمست از این کشفها و جستجوهام:)
بابت تعادلی که توی برنامت دیدم سعی داری ایجاد کنی بهت تبریک میگم. در واقع منظور من رو از تعادل میدونی. (نسبتی که بین تلاش برای رسیدن به اهداف/رویاها و لذت بردن از دلخوشیهای کوچیک زندگی میدونم)
من دوسال بشدت سخت رو گذروندم و امسال سرعت رو کم میکنم.
اسم سال نود و نه برای من سال میکرواکشنهاست.
قدمهای کوچیک برای سرمایهگذاری بلندمدت روی اهدافم.
?
مهدی درویشی
۱۳۹۹/۰۱/۱۲ - ۱۲:۳۰ ب٫ظآدم وقتی تازه شروع به نوشتن میکنه معمولا مخاطبی نداره و خب بازخورد برای نوشتهها بهترین دوپامین میمونِ نویسندهی ذهنمه
حالا فارغ از اینا کامنت شما زیر نوشتهها دیده میشه، در این حالت پدیدهی اورپامین رخ میده (اوردوز شدن با دریافت دوپامین زیاد) :)))
تعادل همیشه چیزی بود که دنبالش بودم اما خب صفر و یکی بودن از ویژگیهامه که در تلاشم از منطق فازی بهبودش بدم. تعادل رو امسال درک کردم همین چند روز عید و مثل همیشه خوشحال از یادگیری چیز جدید
دوست داشتم سرعتم رو کم کنم اما تازه رسیدم به اون موقعیت و محیطی که دنبالش بودم پس امسال هم نان-استاپ پیش میریم و سال بعد استراحت بیشتری میکنم. میکرواکشنها رو تو فاصله جواب دادن به کامنتتون تو متمم بهش برخوردم ـ کاملا اتفاقی! ـ الان اینجا دوباره دیدم و نشونه محسوب میشه :))
امسال باید سال قشنگی باشه میکرواکشنها دوست داشتنی هستن خصوصا وقتی از دو سال پر از چالش (هیوجاکشن) عبور میکنی..
شهلا صفائی
۱۳۹۹/۰۱/۱۵ - ۱:۲۴ ب٫ظاورپامین خلاقانه و قشنگ بود :))
من خودم صفر و یکیام توی همه چیز! و به تعادل به معنای عام اعتقادی ندارم. بیشتر میشه گفت بهترین عدم تعادل رو واسه خودم پیدا میکنم. با همون تعریفی که بالاتر گفتم.
امیدوارم سال قشنگی باشه. تا الان که خوب بوده.